دلنوشته

دلنوشته

حرفای دل من
دلنوشته

دلنوشته

حرفای دل من

امروز صب در پاییزی دل انگیز عاشق شدم 

عاشق زیبایی هایی که تو آفریدی که نشان از 

بزرگیت دارد امروز فهمیدم پاییز چه قشنگه وقتی 

توپارک به تماشاگر برگ های ریخته شده در روی 

زمین که همچون فرشی رنگارنگ که دلت را می ر باید  

بنشینی وقت دیدنشان اوج لذت را در خودت حس کنی

وبفهمی تو چه قدر عاشق نقاشگر این تصویر بودی

وخودت خدا گذاشتی وحسی بهت دست میدهد که تمام

احساس های خود خدایی را درخود جای داده است وتو فقط میتوانی نامش راخوشحالی بگذاری وبفهمی نظاره کردن این 

صحنه چه قدر خوبه که امروز نصیبت شده  است و چه قدر 

امروز اونجا حس شیرین عاشق شدن را تجربه کردم وعاشق

کسی که وجودش همیشه هرجاهر زمان در کنار ماست وبه من  فهماند زندگی مثل آب  روانی است که خودت باید شنا کردن

در آن را یاد بگیری وهمیشه عاشق باشی ....

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.